پینوکیوی نوجوان و کنجکاو تصمیم می گیرد تا از دست سازنده خود فرار کند و به همراه اسب او ماجراجویی طولانی را آغاز کند، اما در این مسیر، با خطرات بسیاری روبرو می شود و ...

یک زن تاجر موفق، دوست پسرش را برای روز شکرگزاری به خانه می برد و متوجه می شود که خانواده اش قصد دارند او را با عشق از دست رفته اش متحد کنند و ...

داستان فیلم در مورد چند شکارچی است که با انجام اصلاحات ژنتیکی بر روی تخم های گرابوئیدها، موفق به خلق یک نسل وحشی تر، باهوش تر و وحشتناک تر میشوند که سرعت تکثیرشان چندین برابر سرعت تکثیر طبیعی این نوع جانور است. اما این اصلاح موفقیت آمیز آنطور که فکر میکردند پیش نرفته و…

داستان فیلم درباره زنی جوان و جاه طلب که همیشه در رابطه عشقی خود بد شانسی می آورد و هیچگاه نمی تواند همسر دلخواه خود را انتخاب کند و به او برسد. تا اینکه در یک سفر به ایتالیا در شهر رم، یک اتفاق عجیب می افتد که منجر به تغییر زندگی او می شود …

شش کفش دوزک درون محفظه ای واقع در یک گلخانه زندگی میکنند. یکی از کفش دوزک ها سودای بزرگی در سر دارد و تصمیم میگیرد که بقیه را برای رسیدن به آن هدف بسیج کند و ...

هنگامی که مدیر یک سالن بولینگ قدیمی متوجه نقشه‌ی صاحب سالن برای فروش آن می‌شود ، نجات دادن وینکیز ورلد برایش معنای بیرون کشیدن خودش از باتلاق را پیدا می‌کند و…

«اليزابت» (ويدرسپون) پشت رل اتوموبيل خوابش مي برد و به شدت تصادف مي کند و به اغما مي رود. چند هفته ي بعد، مردي به نام «ديويد» (رافالو) آپارتمان «اليزابت» را اجاره مي کند ولي بلافاصله متوجه مي شود که «اليزابت» کاملا هم خانه را خالي نکرده است. جسم «اليزابت» شايد مرده باشد ولي روحش کاملا زنده است و مصرانه پا مي فشارد که آپارتمان هنوز به خودش تعلق دارد...

بابی نام قویترین و مغرورترین خارپشت و همچنین استثنای تیم جودوی کل قبیله است. با این حال او در حین مسابقه با حریفی به نام Tie Tui آسیب می بیند و حافظه ی خود را از دست می دهد. با این اتفاق سفر اسرار آمیز او آغاز می شود و …

داستان توسط واقعیت تکان دهنده ساخته شده که موج سواری توسط پنگوئن‌ها اختراع شده است! !یک گروه مستند ساز به پشت صحنه خطرناک ترین و نفس گیرترین مسابقات موج سواری که تا کنون بشر دیده یعنی مسابقات جهانی قهرمانی پنگوئن‌ها میروند تا از ان گزارش تهیه کنند…

“دی جی”، “چاودر” و “جنی” سه بچه هستند که خانه هایشان در یک خیابان در نزدیکی هم قرار دارد. پدر و مادر دی جی ۱۲ ساله قصد دارند تا تعطیلات آخر هفته را با هم بگذرانند، بنابراین از” زی”( پرستار بچه) می خواهند تا نزد وی بماند. آنها در بازی های روزانه خود متوجه می شوند که خانه عجیب و غریبی که انتهای خیابانشان قرار دارد مثل یک موجود زنده است...